حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد
و بوسیدنت موکول شده
به تمامی روزهای نیامده..
حالا که هر چه دریا و اقیانوس را
از نقشه جهان پاک کردی
مبادا غرق شوم در رویایت
باید اسمم را
در کتاب گینس ثبت کنم
تا همه بدانند - زنی
با سنگین ترین بار دلتنگی
روی شانه هایش -
تو را دوست میداشت
1: م ر غ
2:و توچه ميداني كه آن چيست؟
3:و براي مدتي آنرامحو وناياب كرديم. 4:تا ازغذاهاي ديگرهم بخوريد.
5:ولي همچنان اصرار مي ورزيديد
6:و قسم به روزيكه در صف هاي طولاني ايستاديد و بجان هم افتاديد و تحقيرشديد.
7:بااين كار شما را عذاب كرديم تا ياد بگيريد كه نبايد به هربی
سرو پايی راي بدهيد. 8:براستيكه پروردگار به همه چيزعالم آگاه است
دختره نشسته بود توی کتابخونه که یه پسری وارد شد و رفت کنار دختره آرومبهش گفت : ببخشید میتونم اینجا بشینم ؟؟؟
دختره بلند داد زد : نه تو نمیتونی دوست پسر من بشی ...
...
همه برگشتن و پسره رو نگاه کردن.... پسره هم حالش گرفته شد رفت نشست سر یه میز دیگه ...
چند دقیقه بعد دختره اومد کنار پسره آروم بهش گفت : من روانشناسی خوندم.... خوب میدونم منظور پسرا چیه .... پسره بلند داد زد : نه ماشین BMW ندارمولم کن ...
همه برگشتن دختره رو نگاه کردن دختره کلی خجالت زده شد ...
پسره آروم به دختره گفت : منم حقوق خوندم ... خوب بلدم کسی رو توی جمع شرمنده کنم ...
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
پیچک عشق و
آدرس
mozhde74.loxblog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.